من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
از آن باده ندانم چون فنایم از آن بیجا نمیدانم کجایم زمانی قعر دریایی درافتم دمی دیگر چو خورشیدی برآیم زمانی از من آبستن جهانی زمانی چون جهان خلقی بزایم چو طوطی جان شکر خاید به ناگه شوم سرمست و طوطی را بخایم به جایی درنگنجیدم به عالم بجز آن یار بیجا را نشایم منم آن رند مست سخت شیدا میان جمله رندان های هایم مرا گویی چرا با خود نیایی تو بنما خود که تا با خود بیایم مرا سایه هما چندان نوازد که گویی سایه او شد من همایم بدیدم حسن را سرمست میگفت بلایم من بلایم من بلایم جوابش آمد از هر سو ز صد جان ترایم من ترایم من ترایم تو آن نوری که با موسی همیگفت خدایم من خدایم من خدایم بگفتم شمس تبریزی کیی گفت شمایم من شمایم من شمایم -- پینوشت: ندارد.
نظرات شما عزیزان:
قربونت اون میکروفون رو بده بیاد اینور یکی از بیت ها هست که اعراب گذاری نشده ممکنه کژتابی ایجاد بشه : من همه ی امیدم به شما سالم هاست
آیم ترایینگ تو بی کووول تو لوک هاات انی وی! این هلث اند ایلنس! تو برو خود را باش سوئیتست سیلویا سادات دارسکی!
بدیدم حسن(بخوانید حَسَن) را سرمست میگفت : (چی میگفت؟؟)
بلایم من، بلایم من، بلایم :|||
من واقعااا هیچی ندارم بگم دیگه جـــــــــــز اینکه :
منم شیطون بلا،آتیش پاره و جیگر طلام لابد ))
میکروفون رو بدید نفر بعد
پ.ن : مولانا حلالم کنه صلوااااات آخرتو بلندتر بفرس
--
پاسخ: یعنی شیم آن یو ناو اند فوراور! اوصیکم ب... هیچی فیالواقع... یور ورک ایز پسد فرام دیز وردز (نیتیو امریکن اکسپرشن :||| )